وقتي جاي خنده غم ميشينه روي لبام
تشنه ي نوازشم خسته از خستگي هام
وقتي که دستاي من گرمي دستي ميخواد
وقتي يه لحظه ي خوش به سراغم نمياي
تو ميتوني غمامو خاک کني
تو ميتوني گونه هاي خيسمو پاک کني
تو ميتوني دلمو شاد کني
منو از درد و غم ازاد کني
ما هميشه عاشقيم تو هميشه عاشقي
تويي که مسبب لذت دقايقي
به تن مرده ي من تو ميتوني جون بدي
به رگاي خشک من قطره قطره خون بدي
وقتي شب ميرسه اسمون سياه ميشه
غم و غصه تو دلم قدر يه دنيا ميشه
وقتي که دستاي تو خونمون در ميزنه
دل من از پشت ديوار از خوشي پرپر ميزنه