سفارش تبلیغ
صبا ویژن
.ParsiBlog..jpg" style=" color=#4b0082
>background-color: #E1CDB3">
عرفان اموی-عرفان علوی - با جوان تا آسمان
بسا برادری که مادرت او را نزاده است . [امام علی علیه السلام]
عرفان یعنی شناخت.شناخت خداون تا بالاترین درجه.تا قاب قوسین اوادنی.عرفان یعنی رسیدن به هدف عبودیت.یعنی نوشیدن شراب طهور.اما کدام عرفان

آیا منظور از عرفان همان شریعت محمدیه  که انجام کامل دستورات آن وعمل به کتاب الله ونشستن بر در خانه صادق آل محمداست یا سجده کردن بر اقطابی که خرقه به حسن بصری یا سفیان ثوری ویا جنید بغدادی( سنیان متعصب کوردل)میرسانند.

از کدام راه باید رفت.باید صوفی شد وخود را زیر ننگ نام امثال حسن بصریها پنهان کرد وشریعت را فدای طریقت اموی کرد یا باید عارف شد وصبحگاهان پس از نماز با قطب عالم امکان ذخیره خدا در روی زمین مهدی آل محمد عهدی دوباره بست.

باید خود را به شعرهای صوفیانه وانالحق های مشرکانه حلاجها وسبحانی ما اعظم شانی جنیدها مشغول ساخت یا بر سر سفره بندگی خداون نشست نانش را خورد وبا انجام فرایضش نمکدانش را نشکست.

کجا بودند حسن بصریها وقتی درب خانه علی سوخت وصدای هل من ناصر دختر پیامبر در مدینه طنین انداز شد.

مگر میشود با اهل خدا نبود ودم از خدا زد.مگر میشود با علی نبود ودم از ولایت زد.مگر میشود شیعه بود اما بجای درب خانه مهدی رفتن درب خانه مشایخ دروغینی رفت که ذکر را به بهای عشریه میفروشند .

عرفان یعنی انجام دستورات قران وسفارشات اهل بیت.عرفان یعنی نماز.یعنی روزه.یعنی ولایت.

کدام ولایت:ولایت علوی را میگویی یا ولایت ذهبی.ولایت سلطان خراسان علی بن موسی الرضا را میگویی یا ولایت سلطان گناباد که نتواست حتی درون خانه خود را ببیند.

به کجا میروید.فاین تذهبون.اگر میخواهید اهل الله شوید بسم الله.این قران واین اهل بیت.

درخانه غیر چرا.

نقل از وبلاگ خرقه پشمینهhttp://kherghe.blogfa.com/



نویسنده: مرد بارانی | دوشنبه 84 اسفند 22 ساعت 2:28 عصر |