سفارش تبلیغ
صبا ویژن
.ParsiBlog..jpg" style=" color=#4b0082
>background-color: #E1CDB3">
ارشیو من - با جوان تا آسمان
با مردم چنان بیامیزید که اگر مردید بر شما بگریند ، و اگر زنده ماندید به شما مهربانى ورزند . [نهج البلاغه]

کنار پنجره های بقیع چشم هزاران عاشق به قبر کوچک توست یا باقر العلوم.چه غمناک است قصه دلدادگانیکه حق دیدن معشوق را به جز از پشت میله ها ندارند.سوز غم تو و غربتت دلها را شکست و اشکها را جاری ساخت .ای نگین معرفت.

انگاه که دشمنان خداوند بارگاه تو و سایر ائمه بقیع را خراب کردند گمان کردند میتوانند عشق شما را از دلها بیرون کنند اما زهی خیال باطل.

دلها را با زائران کوی یار همراه میکنیم و بر قبور خاکی شما طواف عشق مینماییم تا کور دلان بدانند که حب شما همه هستی ماست.

بگذار انان بر قبر های دروغین غاصبان حق شما طواف کنند و حاجت از دشمنان شما بخواهند

اما باز هر چه باشد سنگی از مقبره شما پیداست اما چه کنیم که این دل دنبال تربتیست که به نشانه اعتراض به ظلم به علی وخاندانش مخفیست

تا بیاید انکه وارث شماست و انکه منتقم آل محمد است



نویسنده: مرد بارانی | یکشنبه 84 دی 18 ساعت 4:13 عصر |

سلام.از اینکه چند روز نبودم عذر میخوام.کارم زیاد بود.یه سری تغییراتی تو قالب وبلاگ دادم.البته هنوز کامل نیست.نظرتونو بنویسید



نویسنده: مرد بارانی | یکشنبه 84 دی 18 ساعت 3:58 عصر |

در بسیاری از متون آموزشی ما نام زاهد و عارف که به میان می آید همیشه یا از عطار نیشابوری نام برده میشودیا غزالی یا ابن عربی یا بایزید بسطامی .و....اما یک سئوال.

چرا باید نام عارف با کسانی عجین شود که یا اهل تسنن بوده اند و یا صوفی.

نگاهی به زندگی همه کسانیکه نام بردیم نشان از صوفیگری و دوری از مکتب اهل بیت در عقایدشان دارد.

اگر عطار به شناخت رسیده بود و عارف شده بود باید اولین مراتب عرفان یعنی ولایت اهل بیت را درک میکرد.آیا غزالی متوجه نشد که حضرت علی علیه السلام وصی و جانشین رسول الله است.ابن عربی چطور.

تازه اگر بتوانیم برای برخی از این افراد  حداقل در دوستیشان با اهل بیت عصمت دلیلی بتراشیم از تصوف انها که نمیشود گذشت.

بگذریم از حسن بصری و غیره از زهاد که دشمنیشان با اهل بیت زبانزد است.دقت در این مسائل باعث میشود حد اقل در کتب درسی این اشتباهات حذف گردد.

اگر بدنبال عرفانیم جز در مکتب ائمه صلوات الله علیهم پیدا نخواهیم کرد.مگر از صحیفه سجادیه در معرفت خدا بهتر پیدا میشود.مگر زاهد تر از امیر مومنان و مقرب تر از صدیقه طاهره کسی را داریم.

در بین علما چرا از کسی چون سید ابن طاووس نام برده نمیشود که زهدش عالم گیر است.و...

هفت شهر عشق عشق مرتضاست

هر که جز این ره رود در اشتباست 



نویسنده: مرد بارانی | سه شنبه 84 دی 13 ساعت 8:10 صبح |

یا رب مکن از لطف پریشان ما را 

هر چندکه هست جرم و عصیان ما را



نویسنده: مرد بارانی | یکشنبه 84 دی 11 ساعت 5:17 عصر |

ابوجعفر محمد بن علی نهمین امام از امامان دوازده گانه شیعیان و یازدهمین معصوم از چهارده معصوم است. مشهورترین لقبهای آن حضرت جواد (بخشنده) و تقی (پرهیزگار) است. پدرش امام رضا (ع) و مادرش سبیکه یا ریحانه یا دره از مردم نوبی (شمال سودان) است. در سال 195 هـ.ق در مدینه به دنیا آمد.

امام جواد (ع) در سال 203 هـ.ق پس از شهادت پدرش امام رضا (ع)، در سن هشت سالگی، به امامت رسید دوران هفده ساله امامت او با حکومت مامون و معتصم، خلفای عباسی، همزمان بود. هنگامی که امام رضا (ع) به دعوت مامون از مدینه به توس رفت. اما جواد (ع) که کودک بود، مانند دیگر افراد خانواده حضرت رضا (ع) در مدینه ماند و در سال 202 هـ.ق برای دیدار پدر به مرو رفت و سپس به مدینه بازگشت.

پس از شهادت امام رضا (ع) مامون به بغداد رفت او که از کمالات علمی و معنوی امام جواد (ع) آگاه بود، ایشان را از مدینه به بغداد دعوت کرد. اما دولتمردان حکومت عباسی و اطرافیان مامون از این اقدام ناخشنود بودند، به ویژه آنکه مامون تصمیم داشت دختر خود، ام الفضل، را به همسری امام جواد (ع) در آورد. مامون برای آنکه آنها را از مقام علمی و فضل آن حضرت آگاه کند، در بغداد مجلس بحثی، میان او و دانشمندان بزرگ آن روزگار، ترتیب داد. دراین مجلس، امام به پرسشهای علما پاسخ گفت و میزان دانش و هوش وی بر آنان آشکار شد. پس از آن مامون دختر خود را به همسری امام درآورد.

امام جواد (ع) پس از چندی به سفر حج رفت و از آنجا به مدینه بازگشت، و پایان خلافت مامون در آن شهر ساکن بود. پس از مرگ مامون به دستور معتصم عباسی، در سال 220 هـ.ق، به همراه همسرش ام الفضل، به بغداد رفت و بنابر بعضی روایتها به دستور معتصم مسموم شد و به شهادت رسید.

امام جواد (ع) را همه مسلمانان عالمی بزرگ می دانستند. ایشان انسانی بردبار، نیکو سخن، عابد و بسیار باهوش بود. حدیثهای بسیاری از آن امام، در کتابهای حدیث، از جمله عیون اخبار الرضا، تحف العقول، مناقب، بحارالانوار و ........ نقل شده است.

 

  نیاز مؤمن به سه چیز
«أَلْمُؤْمِنُ یَحْتاجُ إِلى تَوْفیق مِنَ اللّهِ، وَ واعِظ مِنْ نَفْسِهِ، وَ قَبُول مِمَّنْ یَنْصَحُهُ.»:
مؤمن نیاز دارد به توفیقى از جانب خدا، و به پندگویى از سوى خودش، و به پذیرش از کسى که او را نصیحت کند.

 

استوار کن، آشکار کن!
«إِظْهارُ الشَّىْءِ قَبْلَ أَنْ یُسْتَحْکَمَ مَفْسَدَةٌ لَهُ.»:
اظهار چیزى قبل از آن که محکم و پایدار شود سبب تباهى آن است.

 

  قطع نعمت، نتیجه ناسپاسى
«لا یَنْقَطِعُ الْمَزیدُ مِنَ اللّهِ حَتّى یَنْقَطِعَ الشُّکْرُ مِنَ الْعِبادِ.»:
افزونى نعمت از جانب خدا بریده نشود تا آن هنگام که شکرگزارى از سوى بندگان بریده شود.

 

تأخیر در توبه
«تَأخیرُ التَّوْبَةِ إِغْتِرارٌ وَ طُولُ التَّسْویفِ حَیْرَةٌ، وَ الاِْعْتِذارُ عَلَى اللّهِ هَلَکَةٌ وَ الاِْصْرارُ عَلَى الذَّنْبِ أَمْنٌ لِمَکْرِ اللّهِ «فَلا یَأْمَنُ مَکْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ».»:
(سوره اعراف، آیه 99) به تأخیر انداختن توبه نوعى خودفریبى است، و وعده دروغ دادن نوعى سرگردانى است، و عذرتراشى در برابر خدا نابودى است، و پا فشارى بر گناه آسودگى از مکر خداست. «از مکر خدا آسوده نباشند جز مردمان زیانکار.»


  نامه امام جواد به دوستش
«کَتَبَ إِلى بَعْضِ أَوْلِیائِهِ: أَمّا هذِهِ الدُّنْیا فَإِنّا فیها مُغْتَرَفُونَ وَ لکِنْ مَنْ کانَ هَواهُ هَوى صاحِبِهِ وَ دانَ بِدینِهِ فَهُوَ مَعَهُ حَیْثُ کانَ وَ الاْخِرَةُ هِىَ دارُ الْقَرارِ.»:
امام جواد
(علیه السلام) به یکى از دوستانش نوشت: امّا در این دنیا ما زیر فرمان دیگرانیم، ولى هر که خواسته او خواسته امامش و متدیّن به دین او باشد، هر جا که باشد با اوست و دنیاى دیگر سراى جاودان است.

 

مسئولیت گوش دادن
«مَنْ أَصْغى إِلى ناطِق فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإِنْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللّهَ وَ إِنْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إِبْلیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلیسَ.»:
هر که گوش به گوینده اى دهد به راستى که او را پرستیده، پس اگر گوینده از جانب خدا باشد در واقع خدا را پرستیده و اگر گوینده از زبان ابلیس سخن گوید، به راستى که ابلیس را پرستیده است.


  پسندیدن، در حکمِ پذیرفتن
«مَنْ شَهِدَ أَمْرًا فَکَرِهَهُ کانَ کَمَنْ غابَ عَنْهُ، وَ مَنْ غابَ عَنْ أَمْر فَرَضِیَهُ کانَ کَمَنْ شَهِدَهُ.»:
کسى که در کارى حاضر باشد و آن را ناخوش دارد، مانند کسى است که غایب بوده، و هر که در کارى حاضر نباشد، ولى بدان رضایت دهد، مانند کسى است که خود در آن بوده است.

 

  نوشته امام جواد (علیه السلام)
«إِنَّ أَنْفُسَنا وَ أَمْوالَنا مِنْ مَواهِبِ اللّهِ الْهَنیئَةِ وَ عَواریهِ الْمُسْتَوْدَعَةِ یُمَتِّعُ بِما مَتَّعَ مِنْها فى سُرُور وَ غِبْطَة وَ یَأْخُذُ ما أَخَذَ مِنْها فى أَجْر وَ حِسْبَة فَمَنْ غَلَبَ جَزَعُهُ عَلى صَبْرِهِ حَبِطَ أَجْرُهُ وَ نَعُوذُ بِاللّهِ مِنْ ذلِکَ.»:
حضرت جوادالأئمّه
(علیه السلام) به خطّ خود نوشت: جان و دارایى ما از بخششهاى گواراى خداست و عاریه و سپرده اوست، هر آنچه را که به ما ببخشد، مایه خوشى و شادى است و هر آنچه را بگیرد، اجر و ثوابش باقى است. پس هر که جزعش بر صبرش غالب شود اجرش ضایع شده و از این [صفت] به خدا پناه می بریم.

 

  دوستى با دوستان خدا و دشمنى با دشمنان خدا
«أَوْحَى اللّهُ إِلى بَعْضِ الاَْنْبِیاءِ: أَمّا زُهْدُکَ فِى الدُّنْیا فَتُعَجِّلُکَ الرّاحَةَ، وَ أَمّا إِنْقِطائُکَ إِلَىَّ فَیُعَزِّزُکَ بى، وَ لکِنْ هَلْ عادَیْتَ لى عَدُوًّا وَ والَیْتَ لى وَلِیًّا.»:
خداوند به یکى از انبیا وحى کرد: امّا زهد تو در دنیا شتاب در آسودگى است و امّا رو کردن تو به من، مایه عزّت توست، ولى آیا با دشمن من دشمنى، و با دوست من دوستى کردى؟

       



نویسنده: مرد بارانی | یکشنبه 84 دی 11 ساعت 2:10 عصر |

یکی از سفارشات مهم اسلام توجه در انتخاب همسر است.برای آقایان سفارش اکید شده که دنبال زن خوب بروند.متاسفانه عدم دقت در این مساله باعث بروز مشکلات زیادی میشود.یکی از این مشکلات احتمال تحویل فرزند بد به جامعه است.رفتار مادر بسیار در تربیت فرزند تاثیر دارد حتی در وقت بارداری لذا دقت در این امر باعث آینده ای خوب برای فرزندان میشود.توجه به خانواده شخص مقابل وتقید به مسائل دینی از جمله این مسائل است.نگاهی به زندگی پیامبرانی همچون نوح ولوط این مهم را میرساند که چون زنان خوبی نداشتند فرزندان آنها هم منحرف شدند که

از کوزه همان برون تراود که در اوست



نویسنده: مرد بارانی | شنبه 84 دی 10 ساعت 2:39 عصر |

چرا به حضرت فاطمه {س}زکیه میگویند:

زکیه یعنی ازصفات رذیله واخلاق زشت پاک شده وبه معنی بسیار زکات دهنده نیز میآید.وچون حضرت زهرا از اخلاق زشت بری بود وبسیار هم انفاق مینمود به ایشان زکیه میگویند

چرا خداوند پیامبری را ازنسل یوسف برداشت؟

چون موقع دیدار پدرش حضرت یعقوب از اسب پیاده نشد وچون این نوعی بی احترامی به پدر محسوب میشد خداوند مقام نبوت را ازنسل او برداشت

چرا بهشت 8درب و جهنم 7 درب دارد/

چون رحمت خداوند بر غضبش بیشتر است ودر دعا داریم:یا من سبقت رحمته غضبه

چرا اکثر اهل جهنم را مجردان تشکیل میدهند؟

چون اکثر آنان بخاطر گناهان جنسی به جهنم رفته اند وچون از راه حلال میتوانسته اند با ازدواج دفع شهوت کنند به جهنم میروند

 

 



نویسنده: مرد بارانی | شنبه 84 دی 10 ساعت 2:32 عصر |

خیلی ها دنبال این هستند که شیطان را پیدا کنند و کلی فحش به او بدهند یا اورا کتک بزنند اما دل غافل که یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم.شیطان درون خود ماست اگر نگاه کنیم

میگویند شخصی نیت کرد اگر به حج رود در رمی جمرات به پیشانی شیطان سنگ محکمی بزند و همیشه از خدا این در خواست را میکرد تا اینکه در شلوغی جمرات سنگی زد و سنگ کمانه کردوبه پیشانی خود حاجی خورد.با خود گفت حاجی خوب زدی که شیطان حقا خودتی



نویسنده: مرد بارانی | شنبه 84 دی 10 ساعت 8:6 صبح |

خیلی ها از تاریکی میترسند و دنبال روشنائی هستند.اما خودشون مطلق تاریکی هستند.برخی انسانها خیلی تاریکند.روحا وجسما.برخی هم که انسان نیستند.

دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر

کزدیو و دد ملولم و انسانم آرزوست

گفتند یافت می نشود جسته ایم ما

گفت انکه یافت مینشود آنم آرزوست



نویسنده: مرد بارانی | پنج شنبه 84 دی 8 ساعت 3:32 عصر |

بابا وقتی صندلی جلو خالیه چه دردیه که بری عقب چون یه خانوم نشسته.منظورت چیه از گناه تماس بدنی بگذریم.اخه این چیو درمان میکنه.یه ذره از خدا بترس....



نویسنده: مرد بارانی | سه شنبه 84 دی 6 ساعت 5:22 عصر |
<      1   2   3   4   5   >>   >