آثار منفی چشم چرانی

همه می دانیم که چشم چرانی اثرات بسیار زشتی را در سلامتی و روح انسان به ویژه یک جوان دارد؛ چرا که به وسیله چشم بسیاری از گناهان را انجام خواهد داد و در برخی موارد برای رسیدن به خواسته خود که از راه چشم تحریک شده است زندگی خود را نیز به مخاطره می اندازد . پس بهتر آن است که جوان به وسیله کنترل نگاه سلامت فکر و طهارت روح خود را حفظ کند و زندگی با صفای خویش را با بسیاری از گناهانی که به وسیله یک گناه انجام می شود آلوده نسازد. با این بیان می توان گفت که آثار منفی چشم چرانی بسیار است اما از باب اختصار به چند نمونه اکتفا می کنیم:

1. تحریک شهوت حیوانی

در روایتی که از امام جعفر صادق (ع) رسیده آمده است که : ایاکم و النظرة فانهاتزرع فی قلب صاحبها الشهوة و کفی بها لصاحبها فتنة (9)؛ از نگاه به نامحرمان خودداری کنید چرا که تخم شهوت را در دل می کارد و همین بس که بیننده را در فتنه می اندازد. (8)

2. ایجاد حسرت دائمی

چه بسیار افرادی که به وسیله چشم خود چیزی را اراده کردند اما برای همیشه حسرت آن بردلشان نشست و هیچ گاه به آرزوی خود نرسیدند. برای این که در دام این لذت های زودگذر گرفتار نشویم، امام صادق (ع) ما را چنین راهنمایی می کند: النظرة سهم من سهام إبلیس مسموم ، و کم من نظرة أورثت حسرة طویلة ؛ نگاه تیری از تیرهای زهرآگین شیطان است و چه نگاه هایی که به دنبال آن حسرت بسیار زیادی را برای ببیننده بر جای گذارده است.

3. افتادن در دام شیطان

شاید بسیاری از جوانان عزیز به دشمن اصلی و گستردگی دامهای او به خوبی پی نبرده اند. اما این را بدانید که هیچ حرکت ضد اخلاقی در جامعه و فرد پیدا نخواهید کرد مگر آن که به وسیله شیطان پلید شکل گرفته. او پس از طرد شدن از درگاه الهی به عزت خداوند سوگند یاد کرد که تمام بندگان را از راه به در برد؛ مگر آنان که مخلص بوده و از تیر رس آن خبیث دور باشند. حال که چنین است یقین کنید که در این جا شیطان کار خود را دنبال کرده و به وسیله تیرهای زهر آگین خویش شما را به گناه دوباره وا می دارد وهمین نگاه دوباره علیه شما تمام شده و باعث گناهان دیگری خواهد شد. بدین جهت است که معصومین (ع) ما را از نگاه مجدد نهی فرموده اند.

از جمله سفارش هایی که پیامبر (ص) به علی (ع) داشت این بود: یا علی أول نظرة لک و الثانیة لالک ؛ نخستین نگاه از آن تو است، ولی نگاه دوم از آن تو نیست (زیرا دومین نگاه بوسیله شیطان هدایت می گردد.)(10)

آری این سفارش درسی برای ما بود نه برای علی (ع) چرا که او امام است و هرگز گناه نمی کند.

4. سلب آسایش فکری

چهارمین آسیبی که در اثر چشم چرانی به انسان وارد می شود آن است که چشم چران هیچ گاه آسایش فکری ندارد و پیوسته فکر و ذهنش مشغول دیده های چشم او است؛ به گونه ای که اگر از منظره ای خود را برهاند گرفتار فکر و منظره ای دیگر می شود.

امیرمؤمنان می فرماید: من أطلق ناظرة أتعب خاطره  ؛ هر که دید خود را رها سازد آسایش خود را سلب کرده است.

5. چشمان پر از آتش

آخرین آسیبی که به چشم چران در اثر این کار زشت وارد می شود این است که خداوند در روز قیامت در جشمان او میخ آهنی فرو می کند و آن را از آتش پر خواهد کرد.

پیامبر (ص) می فرماید: من ملأ عینه حراماً یحشوها الله یوم القیامة مسامیر من نار ثم حشاهما نار الی أن تقوم الناس ثم یؤمر به الی النار ؛ هر که چشم خود را از حرام پر کند خداوند در روز قیامت در آن چشم میخ های آتشینی فرو می برد سپس آن را پر از آتش می کند تا حساب مردم تمام شود . آن گاه دستور می دهد تا او را به آتش جهنم ببرند.(11)

آثار مثبت کنترل چشم

همان گونه که چشم چرانی آثار بدی در پی دارد، پرهیز از این بیماری پلید نیز اثرات خوبی بر روح و روان جوان خواهد گذاشت که به چند اثر از آن اشاره می کنیم:

1. کنترل چشم ؛ بالاتری غنیمت

در دنیا بسیاری از چیزها دارای سود است ، امام صادق (ع) کنترل چشم از نامحرمان را سود بسیار بزرگی دانسته اند که بالاتر از آن تصور نمی شود.

امام فرمود: ما أغتنم أحد بمثل ما اغتنم بغض البصر، فان البصر لایغض عن محارم الله الا وقد سبق الی قلبه مشاهدة العظمة و الجلال ... (12)؛ هیچ کس سودی بالاتر از سود فرو پوشاندن چشم به دست نیاورده است؛ چون هر اندازه که چشم را از محارم خدا فرو پوشانده و کنترل کند دریچه قلبش باز شده تا آثار عظمت و جلال را ببیند

برخی از دوستان لطف کرده نظر دادن و از من خواستن در صفحه ارایی و فونتهام دقت کنم.

قبول اما اگه بدونید سر من چقدر شلوغه به من حق میدید

میلاد کریمه اهل بیت مبارکباد

من از میان پنجره های ضریح تو  بوی بهشت را چه خوش احساس میکنم

در روایتی دیدم دلیل اینکه در ناف آهو مشک وجود داررد و اینقدرخوش بوست اینست که زمانی که حضرت آدم از درخت ممنوعه در بهشت خورد برهنه شد و خود را با برگ پوشانید و وقتی به زمین آمد برگ را به گوشه ای انداخت و آهو انرا خورد و بخاطر اینکه برگی از بهشت را خورد مشک در بدن او درست شد تا اینجا بماند اما

این روایت رو که دیدم دلم به حال خودم سوخت آهو یک برگ از بهشت خورد و این منزلت رو یافت و من بیچاره که اینقدر سفره های بهشتی که بزرگترینش قرانه در دسترسمه اما به اندازه همون آهو هم نتونستم استفاده کنم.قران سفره بهشتی است و در صورت برداشت درست از آن انسان خوشبوتر از هزاران مشک و عنبر خواهد شد.اهل بیت هم که بماند.حتی من از اهویی که امام رضا رو به ضمانت گرفت کمترم.چند تا از ما دل رو روونه کردیم و رفتیم مشهد که فقط امام رضا رو ببینم

.

مطلب راجع به عیاشی های آقایون موسیقیدان!
من همیشه از این مایکل جکسون بدم می اومد! چند وقت قبل از سایت بی بی سی خوندم که به جرم سوء استفاده جنسی از بچه ها و از جمله لواط با یک نوجوان پسر چهارده ساله متهم شده! من واقعا براش متاسفم! اما خوشحالم که بالاخره دستش رو شد :) تا حالا دقت کردین که چقدر تو ترانه هاش در حمایت از بچه ها شعر گفته؟ الان دیگه کاملا معلوم شد که آقا چقدر نیاتش پاک بوده!!! تازه با اون قیافه اش! به نظرم اون موقع که سیاه پوست بود خیلی ملایمتر از الانش به نظر میرسید که اینقدر زشت شده!
یک مطلب راجع به عیاشی های آقایون موسیقیدان! حالا میخوام کاملاً این مسئله رو تشریح کنم.
نه فقط موزیسین های مشهور بلکه خیلی از نقاش هایی که اسمشون رو ما دائم میشنویم آدم هایی بس عیاش تشریف داشتن.به دلیل کمبود امکانات در اون موقع هم اکثراً به بیماری هایی مثل سفلیس دچار شدن و خیلی ها هم همین جوری مرحوم شدن.
تو نقاش ها از همه معروف تر جناب آقای ونسان ونگوگ(تلفظ اصلیش ونگو هست)بودن.حتماً راجع به این که گوش خودش رو بریده بوده شنیدین؟ این استاد بزرگ بقدری به امر خطیر عیاشی اشتغال داشتن که با هر کی رابطه برقرار میکردن میخواستن یک جوری بهش طرف ثابت کنن که هدفش فقط عشق هست. برای همین گوشش رو میبره تا به کریستین(نزدیک ترین زن به ونگوگ) ثابت کنه که چقدر بهش وفاداره!
در ضمن ونگوگ هیچ وقت ازدواج نکرد. حتی وقتی که به کریستین علاقه مند شده بود بازم دست از سر این ....بر نمیداشت. نتیجه اش هم هم همین شد که جاب استاد آخر عمری دیوونه بشه و بیماری(...) که داشته هم مزید بر علت میشه و مرحوم میشه. اینم که میگن ونگوگ خودکشی کرده دروغه !
حالا میرسیم به حضرت ولفگانگ آمادئوس موتزارت :
توی موسیقی دان های بزرگ این یکی از همشون معروف تره. طبق گفته ی نویسندگان جناب موتزارت از14سالگی به این امر خطیر اشتغال داشتن. اگه فیلم آمادئوس رو هم ببینید حرفم رو باور میکنید. تازه : مموتزارت تو هر شهری که میمونده یک ازدواج رسمی هم انجام میداده اما بقدری این آقا تنوع طلب بوده که به این همه زنی که داشته قناعت نمیکرده.کلی از دوستاش هم خواستن مثلاً نجاتش بدن و رفتن بازم براش زن گرفتن.اما مگه جناب آمادئوس این چیزا حالیش بوده ؟ فکر میکنید چرا موتزارت در 35 سالگی مرده؟ بر اثر شدت مصرف الکل کبدش از کار می افته ! و بعد از مدتی مرحوم میشه.
از بتهوون هم هر چی بگم کم گفتم. طبق گفته ی جناب رومن رولان بتهوون هیچ وقت ازدواج نکرده ! حتی در جلد سوم زندگی نامه ی بتهوون نوشته که بتهوون از موجودی به نام زن متنفر بوده. خوب اگه متنفر بوده چرا بر اثر سفلیس مرحوم میشه ؟!(خیلی جا ها این رو تکذیب کردن). این مطلب تا چند سال پیش مبهم بود تا اینکه اومدن موهای بتهوون رو آزمایش کردن و دیدن که مقدار چشمگیری آرسنیک(همون چیزی که باعث مرگ سعید امامی (ره) هم شد). این نکته رو باید بگم که این بیماری خطرناک باعث تولید سم آرسنیک میشه!
حالا میرسیم به جناب هکتور برلیوز :
این یکی رو هیچ کس دیگه تکذیب نکرده! حتی تو کتاب مردان موسیقی (والاس براک وی)هم راجع به بیماری برلیوز نوشته . بقدری ایشون به فلاکت و مریضی رسیده بودن که پاگانینی مبلغ بسیار زیادی(عدد دقیقش یادم نیست) رو به بهانه ی تشکر از برلیوز براش میفرسته( حالا هی بکین پاگانینی خسیس بوده !)
چایکفسکی گل سر سبد همه ی این نوابغ هست. کاشکی مثل اون ها فقط به الکل و ... راضی میشد ! اینو به نقل از کتاب زندگی چایکفسکی میگم :
چایکفسکی تو یکی از سفر هایی که داشته(یادم نیست کجا) توی کشتی با دو تا پسر بچه آشنا میشه (خودتون بقیش رو حدس بزنید .......!) بعد به خاطر همون دوتا مسیر مسافرتش رو تغییر میده و توی مقصدش پیاده نمیشه و حتی یکی از کنشرت هایی که داشته رو به هم میزنه و شخص دیگه ای جای چایکفسکی ارکستر رو رهبری میکنه(فکر میکنم اجرای سمفونی 4 باشه).
خلاصه چایکفسکی هم قزوینی از آب در اومد !!
فکر میکنید چرا خود موسیقی دان ها این داستان ها رو تکذیب میکنن؟ یکی نیست به خودشون بگه مگه شما اینکاره نیستید ؟
چند نفر رو اسم بیارم که از موتزرات عیاش تر هستن(اونم در همین ایران) ؟!!
حالا میگین من هدفم از این همه غیبت پشت سر این آقایون چی بوده؟
به نظر من این امری کاملاً طبیعیه. مگه نوابغ موسیقی هم باید مثل مردم عادی زندگی کنن؟ فکر میکنین اگه امثال موتزرات و ونگوگ اینقدر عیاش نبودن ....این یک مسئله ی کاملاً حل شده هست. پس چرا خیلی ها این داستان ها رو تکذیب میکنن؟ میترسن یک وقت یقه ی خودشون رو بگیریم ؟
پس بیاین قبول کنیم که نوابغ موسیقی با مردم عادی فرق میکنن
اینهم مطلبی از یکی از سایتهای اینترنت ماجرای آهنگساز وطنی
مطمئن هستم اینو نشنیدین: (خبر شرق)گروه اجتماعى شنبه 31 مرداد
خبرنگار و عکاس خبرگزارى قرآن (ایکنا) هفت ساعت توسط یکى از آهنگسازان مشهور سینما زندانى شدند.
دو دختر جوانى که صبح روز چهارشنبه براى انجام مصاحبه به دفتر آهنگساز معروف ایرانى مراجعه کردند به محض ورود و قفل شدن در ورودى متوجه اوضاع نامساعد روحى این موسیقیدان شدند. وى که در زمان هماهنگ کردن زمان و مکان مصاحبه محل مصاحبه را دفتر کار خود عنوان کرده بود ساعت ۱۰ و ۳۰ دقیقه صبح روز چهارشنبه در حالى که حوله حمام به تن داشته است با این دو دختر جوان در منزل شخصى خود دیدار کردند.
وى پس از تهدید دختران جوان با چاقو و کلت کمرى آنها را به مدت ۷ ساعت در منزل خود زندانى کرده و با افراط در نوشیدن مشروبات الکلى به آنان فحاشى کرده است. یک مقام آگاه در خبرگزارى قرآن ضمن تائید خبر فوق به «شرق» عنوان کرد: «خبرنگار سرویس ادب و هنر و عکاس خبرگزارى براى مصاحبه با آهنگساز آلبوم «...» ساعت ۹ و ۴۵ دقیقه صبح روز چهارشنبه دفتر خبرگزارى را به قصد مصاحبه ترک کردند و تا ساعت ۱۶ و ۳۰ دقیقه که به دفتر خبرگزارى بازگشته اند هیچ گونه خبرى از آنها نداشتیم.»
اعضاى تحریریه خبرگزارى قرآن طى غیبت طولانى این دو خبرنگار و عکاس با کلانترى ها و بیمارستان ها تماس گرفته اما هیچ گونه اطلاعى در مورد وضعیت همکاران خود به دست نیاورده اند. از سوى دیگر همزمان با ورود خبرنگاران ایکنا به منزل این آهنگساز خبرنگار خبرگزارى کار ایران (ایلنا) به دستور این شخص مشغول تمیز کردن میز پذیرایى منزل وى بوده است که پس از چندى با تهدید چاقو از خانه اخراج مى شود.
این مقام آگاه در ادامه توضیحات خود گفت: «دو دختر جوان در زمان ورود به ساختمان با اعتراض همسایه این فرد مواجه مى شوند که حکایت از وضعیت ناآرام ساختمان داشته است و متوجه مى شوند که همسر و فرزند مصاحبه شونده صبح روز چهارشنبه در یک نزاع خانوادگى خانه را ترک کرده اند.»
این آهنگساز که مصاحبه خود را راس ساعت ۱۰ و ۴۵ دقیقه با دو دختر جوان آغاز مى کند با تهدید عکاس و فحاشى اجازه عکاسى به وى نمى دهد و طى این مدت با پرتاب چاقو به اطراف و فحاشى محیط را متشنج مى کند. این فرد در ادامه توضیحات خود به «شرق» افزود: «این آهنگساز دو فندک بلند سبز رنگ آشپزخانه، که مستهلک بوده را به هر یک از دختران داده و به آنها امر مى کند در حین پرسیدن سئوالات خود باید فندک را روشن کنند. وى پس از تهدید این دو خبرنگار چشم آنها را بسته و تمام محتواى شیشه ادکلن خود را روى این دو خالى کرده است و سپس با توپ شروع به مضروب کردن سر و صورت آنها و فحاشى کرده است.
این مرد سپس چند تیله، خودکار، روان نویس، ماژیک فسفرى رنگ و شکلات هایى با اشکال عجیب و غیرعادى و توپ بازى به دخترها مى دهد و با گرفتن شماره هاى تماس و آدرس کامل آنها را تهدید به مرگ مى کند. وى همچنین اعلام هرگونه خبرى در مورد عملکرد خود طى هفت ساعت سپرى شده را به هر مقام مسئولى سبب ساز مرگ دختران جوان اعلام مى کند.
در همین حین خبرنگار ایلنا بدون هیچ گونه توضیحى با دفتر خبرگزارى قرآن تماس گرفته و جویاى احوال این دو خبرنگار شده است ولى از وضعیت ناآرام منزل آهنگساز اطلاعات چندانى نداده است.
از سوى دیگر افراد تحریریه «ایکنا» با منزل آهنگساز تماس گرفته و در خصوص وضعیت خبرنگاران جویا شده اند ولى وى اعلام بى اطلاعى کرده و گفته که دختران خبرنگار ساعت ۱۲ بعدازظهر منزل وى را ترک کرده اند. رحیم خاکى مدیرعامل خبرگزارى قرآن در این خصوص به «شرق» گفت: «در مورد این اتفاق نمى توان توضیح کاملى داد ولى در کل مشکل خاصى براى بچه ها پیش نیامده است.»
خاکى در ادامه توضیحات خود همچنین عنوان کرد: «این مسئله موضوع حساس و ویژه اى است و نمى توان به سادگى آن را بیان کرد. این نخستین اتفاق نیست، آخرین هم نخواهد بود، ولى باید روى قضیه فکر کرد.»
دو دختر جوان پس از ۷ ساعت تهدید و زندانى بودن ساعت ۱۶ و ۲۰ دقیقه با رضایت این مرد از خانه او خارج شده اند.

این جناب آهنگساز یک بار هم به طور ما خورده ولی من سالم در رفتم! چون اون موقع جشنواره فیلم فجر در راه بود و سرش شلوغ بود! جناب ... از این حکایتها فراوان دارد . . . خوب مصرف که بالا باشه همینه دیگه! ردا بر تن و گیلاس بر دست و زیر شمع و شمایل و خرمهره آویخته بر گردن حس آهنگسازی به آدم نمیده؟
ضمنا در یک جلسه هم که چندین سال پیش بین آهنگسازها بوده وسط جلسه بلند شده و به محمدرضا علیقلی بابت موضع گیری های قبلی اش اخطار داده وسپس با تپانچه آبپاش علیقلی را مضروب می نماید!!!!
حتی یک چکی از من داشت به مبلغ 700 هزار تومن که سر حواس پرتی همراه لباسش انداخته بود ماشین لباس شوئی و از بین رفته بود! مجبور شدم یک صورتجلسه ای کردم و پولشو بهش دادم!
همچین آدمی بی پدر مادر و شرف نیست؟!
آخه مستی تــــــــــــــــا چه حد؟!
یا جام جم آنلاین13 شهریور ماه چاقو کشی اعضای یک گروه موسیقی
جام جم آنلاین: یکی از خوانندگان گروه موسیقی جیمی کلیف در نزاعی بر سر کنترل تلویزیون مورد اصابت چاقو قرار گرفت.
به گزارش سایت خبری انانوا و به نقل از روزنامه نیویورک پست ، خواننده گروه که با سایر اعضا در یک اتوبوس عازم برگزاری یک کنسرت بودند بر سر صدای بلند تلویزیون اتوبوس با یکی ازنوازندگان ساکسفون به مجادله می پردازد و سعی می کند کنترل تلویزیون را از او بگیرد.
در این بین نوازنده ساکسیفون که به شدت عصبانی شده بود چتقوی خود را کشیده و از پشت به کر خواننده گروه فرو می کند. به گزارش نیویورک پست تلاش های سایر اعضای گروه برای پایان دادن غائله پیش از رویدادن چنین حادثه تلخی بی نتیجه مانده بود.
خواننده گروه بلافاصله به بیمارستان منتقل شد و تحت عمل جراحی سر پایی قرار گرفت.
وی نهایتاً با کمر باند پیچی شده خود را به صحنه برگزاری مراسم رساند.
معلوم نیست نوازنده ساکسیفون گروه به خاطر این حرکت زشت تنبیه شده یا نه.

مصائب مسیح - مصائب یهود
ما هم بالاخره این فیلم جناب مل گیبسون رو دیدیم.
ازش واقعاً ناامید شدم. به قول جماعت موزیسین : نوانس تعطیل !
موسیقی فیلم رو نگوووووووووووو.البته تا حدودی به جناب کارگردان حق می دم.آخه 90% آهنگسازهای درست و حسابی یهودی هستن.خب..معلومه یک یهودی نمیاد برای چنین فیلمی آهنگسازی کنه.
یهودی ها خیلی توی حال گیری و برانگیختن احساسات مردم قوی تر عمل میکنن. پیانیست رو همتون دیدین. هر چقدرم که آدم ضد یهودی باشی بازم اشکت در میاد.
بیشترین چیزی که من رو آزار میده,انحصاری شدن موسیقی کلاسیک برای یهودیان هست. یک مقدار قضیه رو تخصصی تر می کنم :
شما هر چقدر هم توی نواختن سازی نابغه باشی باز نمی تونی به گرد پای نوازندگان یهودی برسی! شاید خیلی بهتر باشی اما به شهرت و ثروت اونها نمی رسی.حتماً می پرسی چرا؟
صاحبان کمپانی های معروف ضبط و تکثیر موسیقی از کله گنده های یهودی هستن.از RCA بگیر تا SONY و EMI. صاحبان کنسرت هال های معروف هم به همچنین. راه دیگه ای برای به دست آوردن شهرت و اعتبار می مونه؟
سالن های معتبر و ارکستر های معروف,اکثراً زیر دست موسسه هایی مثل IMC اداره میشن.این شرکت ها هستن که مشخص میکنن فلان ارکستر به رهبری چه کسی و با نوازندگی جه کسانی برنامه اجرا می کنه. و در آخر این اجرا رو چه شرکتی ضبط و تکثیر میکنه. این موسسات در تمام دنیا نمایندگانی رو دارن که به دنبال یهودی های مستعد میگردن تا از سنین کودکی اونها رو جذب کنسرواتوار های تل آویو و سپس جذب جولیارد(Juliard Music School)کنن.توضیح :
بزرگ ترین اساتید در این مدرسه جمع شدن و بچه های بااستعداد رو از سنین 5-6 سالگی آموزش میدن.به ندرت اتفاق میافته که شخصی وارد جولیارد بشه و در رشته ی خودش جزو بهترین ها نشه. جالبه بدونین که چند تا از اساتید ایرانی هستن. معروفترینشون ایوان گالامیان(غلامیان) بود که مدتی میشه که فوت کردن. ویولنیست های مشهوری مثل PerlmanوZukerman از شاگردان ین استاد بزرگ بودن.ایوان گالامیان در تبریز متولد شده و در دوران بچگی به روسیه و برای ادامه ی تحصیلاتش به فرانسه نقل مکان کرده.بسیاری از ادیت ها و ارانژمان های ویولن رو گالامیان انجام داده : از کنسرتوهای باخ و ویوتامپس بگیر تا اتودکاپریس های وینیافسکی.

بقدری این ها فرصت طلب هستن که برای آموزش از اساتید غیر یهودی استفاده می کنن اما اجازه ی تحصیل و پیشرفت و به غیر یهودی نمیدن.
حالا این آقای مل گیبسون ما هم از همین چیزا سوخته که برداشته فیلمی ضد یهود درست کرده

آیا اگر انسان به هر چیز زیبایى به قصد لذت نگاه کند گناه است؟راه ترک آن چیست؟
اگر نگاه به قصد التذاذ جنسى است جایز نیست و راه جلوگیرى آن عمل به برنامه زیر مى‏باشد: 1- ترک زمینه گناه: این خود زیرمجموعه‏اى دارد که مهمترین آن عبارت است: رک گناه چشم: دقیقاً باید مواظب چشم خود بود که مبادا به نامحرم و کلا هرآنچه که شهوت‏انگیز است نگاه شود. عن الصادق (ع): «النظر سهم من سهام ابلیس مسموم و کم من نظره اورثت حسره طویله نظر دوختن تیرى مسموم از تیرهاى ابلیس است و چه بسا نگاهى که حسرت درازمدتى را (در دل) به ارث بگذارد» (سفینه‏البحار شیخ عباسى قمى ماده نظر.) ترک گناه گوش: باید از کلیه شنیدنیهایى که حرام هستند پرهیز شود. نوار موسیقى باشد صداى شهوت‏انگیز نامحرم باشد و. ترک مصاحبت با دوستان ناباب: دوستانى که باعث مى‏شوند انسان مزه گناه را مزمزه کند در واقع دشمن هستند و بایدازآنهاپرهیز کرد. ازامام سجاد (ع) نقل شده: «النهى عن مصاحبه خمسه و محادثتهم و مرافقتهم فى طریق و هم الکذاب والفاسق والبخیل والاحمق والقاطع لرحمه حضرت از همراهى و سخن گفتن و رفیق بودن با پنج کس را نهى فرموده: کذاب گناهکار بخیل احمق و کسى که قطع رحم کرده است» (همان ماده صحب). البته اینها از مهمترین مینه‏هاى گناه هستند که باید ترک شوند ولى کلا هر چیزى که زمینه گناه را فراهم ى‏کندباید ترک شود. 2- ترک فکر گناه: ترک زمینه گناه سهم به سزایى‏در ترک‏فکر ناه‏دارد ازاین‏رو هر چه بیشتر و دقیقتر زمینه گناه ترک شود فکرگناه‏کمتربه سراغ انسان مى‏آید ولى علاوه بر آن چند چیز جز برنامه زندگى شود (حداقل تا وقتى که مجرد هستید:) اشتغال به برنامه شبانه‏روزى: حتماً باید شبانه‏روز خود را با برنامه‏ریزى صحیح و متناسب وضع روحى و جسمى خود پر کنید و هیچ ساعت بیکارى نداشته باشید تا نفس شما را مشغول کند. در اوقات بیکارى وسوسه‏هاى نفس و شیطان به سراغ انسان مى‏آید و او را به فکر گناه و سپس به خود گناه مى‏کشاند قال امیرالمؤمنین على (ع): «ان هذه النفس لاماره بالسؤ فمن اهملها جمحت به الى المآثم براستى و حقیقت که این نفس (انسانى) پیوسته و مرتب به دى امر مى‏کند در نتیجه هر کس آن را به خود واگذارد (و به کارى نگمارد) نفس‏او را به سمت گناهان مى‏کشاند» (الغرر والدررباب‏النفس‏به نقل ازسرالاسرأاستاد على سعادت‏پرور ج 1 ص 544 ح 4.) روزه گرفتن: روزه گرفتن قواى حیوانى و شهوانى انسان را تضعیف مى‏کند اگر قواى شهوانى ضعیف گشت قهراً فکر گناه هم کم‏رنگ مى‏شود. عن ابى جعفر (ع) قال: «اذا شبع البطن طغى هرگاه شکم پر شود طغیان مى‏کند (المحجه‏البیضأ ملا محسن فیض کاشانى ج 5 ص 150). مفهومش این است اگر شکم بر نشود طغیان نمى‏کند و بهترین قسم جوع و گرسنگى مان روزه گرفتن است. تذکر این نکته بسیار ضرورى است که اولاً: روزه نبایدبراى بدن ضررى داشته باشد وگرنه شرعاً حرام است. ثانیاً: براى کارهاى روزمره مخل نباشد. ثالثاً: اگر نه مضر بود ونه مخل فقط روزهاى دوشنبه و پنج‏شنبه باشد نه بیشتر ولى در هر صورت اگر براى روزه گرفتن عذرى است مورد بعدى یعنى ورزش و برابر شود. ورزش: هر روز ورزش لازم است البته آن ورزش‏هایى باشد که براى بدن ضررى ندارد مثل نرم دویدن و نرم طناب زدن و انجام حرکت‏هاى کششى و اگر براى روزه گرفتن عذرى هست زمان ورزشى دوبرابر شود مثلا از بیست دقیقه به چهل دقیقه افزایش یابد. فکر در مرگ: این یکى دیگر از چیزهاى بسیار مفید است که فکر گناه را یا از بین مى‏برد و یا کم مى‏کند که این به شدت و ضعف فرو فتن در فکر مرگ بستگى دارد اگر انسان با این واقعیت انس بگیرد ومردن راباور ل سازد نقشى سازنده و بالا برنده دارد. قال امیرالمؤمنین على (ع): «اذکرواهادم للذات و منغص الشهوات و داعى الشتات یادکنید (مرگ‏را) درهم کوبنده‏لذات را و تیره و تلخ کننده شهوات را و دعوت کننده جدایى‏ها را» (الغرر والدرر باب الموت به نقل از سرالاسرأ استاد على سعادت‏پرور ج 2 ص 159). یاد مرگ دل ا از تعلق به شهوات جدا مى‏سازد و انسان را از گناه و فکر گناه‏بازمى‏داردآنچه‏که بسیار مهم است این است که اولاً این فکر هر روز و مستدام باشد اگر شبانه‏روزى نیم‏ساعت باشد کافى است ثانیاً در مکان خلوتى باشد مخصوصاً اگر آن مکان خلوت خود محیط قبرستان باشد به هر گونه که این فکر در مرگ با جان عجین شود باور دل گردد بسیار مطلوب است مثلا یکى از کیفیت‏هاى فکر در مرگ را یکى از بزرگان چنین مى‏فرمود: تمام خاطرات تلخ و شیرین گذشته را در حد امکان مثل یک یلم از ذهن بگذراند و به خود بباوراند که همه اینها گذشت و چند روز باقى‏مانده عمر هم مى‏گذرد لحظات جان دادن وقتى که خویشان و نزدیکان را رها مى‏سازد و از تمام تلخ و شیرینى‏ها وداع مى‏کند و. همه و همه را به خوبى تأمل کند تا دل بلرزند و چشم بگرید. سخن آخر این است که این دستورات وقتى نتیجه مى‏بخشد که هر چه دقیق‏تر به آن عمل شود زمان نتیجه آن بستگى به شرایط و خصوصیات افراد دارد ازاین‏رو پى‏گیر زمان نتیجه نباید بود فقط هم و غم صرف عمل به دستورات شود. کتب زیر سفارش مى‏شود: 1- نردبان آسمان (دروس اخلاق حضرت آیت الله بهأالدینى) تدوین و ویرایش: اکبر اسدى 2- سلوک معنوى‏تدوین و ویرایش: آقاى اکبر اسدى 3- خودشناسى براى خودسازى‏محمد تقى مصباح یزدى معناى مطالعه این کتب عمل کردن به آن از آغاز تا پایان نیست بلکه براى عمل به دستورالعمل‏هاى اخلاقى تربیتى لازم است که باید با علماى بزرگ اخلاق مشورت شود.
منبع :پرسمان

صدای نوارش زیاد بود تا سوار ماشینش شدم نوارشو خاموش کرد گفتم چرا خاموش کردی گفت ترسیدم ناراحت بشی گفتم مگه اشکالی داره گفت از نظر شما بله گفتم نظر ما چیه گفت میگید حرومه.

گفتم تو از بنده خدا یا میترسی یا خجالت میکشی اما از خود خدا چی

گفتم ما ادما وقتی میخوایم خلاف کنیم میریم جای خلوت حتی اگه بچه کوچیکی پیش ما باشه خلاف نمیکنیم اما خدا چی...

گفت موسیقی که حرام نیست گفتم اصلش نه اما هر چیزی حرام داره و حلال

حلالش و آفرید که ما استفاده کنیم و حرامشو آفرید که آزمایش بشیم.انشائ الله بحث موسیقی رو شروع میکنم.فقط نظر یادتون نره

بعضی از خانمها انتظارات زیادی دارند.واسه ازدواج خیلی خیال پردازی میکنند.به واقعیات فکر نمی کنند.منتظرند یکی با اسب تک شاخ بیاد دنبالشون.اما

من نمیگم مراقب نباشید و حساسیت به خرج ندید ولی خیلی هم سخت نگیرید

یکدفعه میبینید 30 سالتون شد و هنوز تنهائیید تازه اونوقت هم اگه ازدواج کنید دیگه لذت زندگی تو ایام جوانی رو نداره.تازه اونوفت ادمدیگه بسیاری از ارزوهاشو از دست رفته میبینه ونا امید میشه.امیدوارم همه جوونا زوذ ازذواج کنند تا قدر ایام حوانی رو بفهمند

بوسه دو وجه دارد.حلال و حرام

اما بوسه حرام جز حسرت و خسران ثمره ای ندارد اما حلال.

یکی از زیباترین نوع بوسه ها بوسیدن دست پدر و مادر است.بعضی جوانها خجالت میکشند و یا انرا کسر شان میدانند اما اینجانب به ان افتخار میکنم.

وقتی برق شادی را در چشمهای پدر و مادرم میبینم انقدر خوشحال میشوم که حدی ندارد.

انها محتاج بوسیدن دستشان نیستند اما همینکه میبینند فرزندشان انقدر برای انها احترام قائل است که خود را خم میکند و دستشان را میبوسد برایشان ارزش دارد.

چقدر ناشکر است جوانی که تا کنون حتی یکباردست پدر و مادرش را نبوسیده است.

امروز بیائیم همه برای یکبار هم که شده این کار را بکنیم .

هم رضای خدا در ان است هم پدر و مادر.

همیشه در کوچه و خیابان و در همه محاکم پسرها را عامل بسیاری از مشکلات و مفاسد میدانند .اگر در خیابان پسری کوچکترین حرفی به خانمی بزند سریع بازداشت شده و با او برخورد میشود.هرچند او مستحق این برخورد است اما....

اینهمه دختر بزک کرده با این شکل و شمایل که اگر پیرمرد 70 ساله هم انها را ببیند تحریک میشود در کوچه و خیابان چه میکنند.چرا کسی با انها برخورد نمی کند.آیا میشود پنبه را کنار اتش گذاشت و انتظار داشت پنبه اتش نگیرد.

چرا بعضی خانمها این همه عقده دارند و چرا بعضی از پسرها اینقدر حقیرند که به کرشمه ای دل از دست میدهند..