.ParsiBlog..jpg" style=" color=#4b0082
>background-color: #E1CDB3">
دلم میخواد یه روزی بیاد که همه بچه های ایران صابون محبت به تنشون بزنند و دستاشونو با حوله معرفت خشک کنند.دلم میخواد دخترا کرم عفاف به خودشون بزنند و پسرا ادکلن حیا .دلم میخواد پدرا با جعبه شیرینی صبر و حوصله به خونه بیان و مادرا خورشت مهربونی بپزند.دلم میخواد رفقا تو قهوه خونه معرفت چائی وفا بخورند و خونواده ها پای ماهواره آسمون جمع بشند و سوره ایمان بخونند.دلم میخواد روزی بیاد که پسرا دنبال حمایت از دخترهای ضعیف باشند و دخترا فقط و فقط به پسر ها به چشم برادر نگاه کنند.دلم میخواد.نمیتونم..... پس از سالها انتظار مردی از جنس خودمان سکان ریاست جمهوری را بدست گرفت.مردی از تبار بی الایشی و مهربانی..اما… یکباره همه کسانی که منافع خود را در خطر میدیدند به تکاپو افتادند تا او به زمین بخورد.مجلس هفتم که خود را اصولگرا میدانست و بسیاری از نمایندگان آن دندان خود را برای پستهای کلیدی آماده کرده بودند پس از اینکه متوجه شدند این دولت اهل باج دهی نیست در مقابل رئیس جمهور قد علم کردند و با او به مخالفت جدی برخاسته اند.اما..مجلسیان بدانند ملت اگر متوجه شود این نمایندگان در مقابل دولت دلخواه آنان ایستاده اند به صحنه خواهند امد و به طور جدی از دولت خود دفاع خواهند کرد.ما منتظر عدالتیم و در این راه با هرکس که با عدالت مخالفت کند مخالفت میکنیم.ما از همه ملت میخواهیم از دولت خود حمایت کنند برای حل وسوسه شیطان در وقت وسوسه وضو گرفتن مفید است برای زیاد شدن روزی خواندن سوره واقعه شبها قبل خواب خوب است. برای استجابت دعا فرستادن صلوات قبل از دعا و بعد ان موثر است برای حل مشکلات سخت فرستادن 1000 صلوات به نیت حضرت زهرا سلام الله علیها بسیار موثر است وبرای نورانی شدن صورت خواندن سوره یاسین ثمر دارد و... یکی از کسانیکه چند سالیست با تمام توان به اعتقادات ما حمله میکند شخص کثیفی بنام فولادوند است.وی که در امریکاست اکثر اوقات در شبکه های ماهواره ای حاضر شده و باتمام توان به همه مقدسات ما جسارت میکند.فحاشیهای وی به اهل بیت دل بسیاری از جوانان ما را سوزانده است وبارها اشک را بر گونه های آنان جاری ساخته است.اما درست است که باید حرف مخالف را شنید و پاسخ داد اما با لجنهایی همچون فولاد وند چه باید کرد.متاسفانه ما در مقابل تبلیغات غرب مقهور شده ایم.انها به همه شکل مخالفین را سرکوب میکنند و ملیونها دلار جایزه برای کشتن اانان اختصاص میدهند اما ما در مقابل معاندینی که جز حذف اسلام هدفی ندارند ساکت مانده ایم.فتوای حضرت امام در مورد سلمان رشدی بسیاری ازدشمنان قسم خورده اسلام را به لانه های خود کشاند و تا سالها جرات جسارت به مقدسات ما را نداشتند اما سکوت ما در این چند ساله باعث حرکت جدیدی در این زمینه و جسارت و اهانت به مقدسات شده است.همه جوانان این مرزو بوم مهربانند اما در مقابل اهانت به فاطمه زهرا سلام الله علیها طاقت نمی اورند.اگر ما در کربلا نبودیم و امروزادعای حسینی بودن میکنیم دفاع از سردار غریب کربلا کار ماست.جان ما فدای امیر المومنین و فرزندان انان.امروز باید کمر همت بست وعلاوه بر امادگی برای پاسخگوئی به شبهات مخالفین کسانیرا که از روی عمد و با اهداف خاصی قصد جسارت به مقدسات ما را دارند ادب نمود.لذا بر همه جوانان غیور ایرانی اعم از دختر و پسر واجب است به هر نحوی که میتوانند از حریم اهل بیت دفاع کنند.لذا اینجانب شخصا امادگی کشتن فولاد وند این مزدور کثیف غرب را دارم و امیدوارم خداوند مرا در این راه موفق کند.... بعد از نوشتن مطلب عشقهای چند دقیقه ای برخی از دوستان لطف کرده و نظر داده بودند.دوستی گفته بود چرا همیشه به جوانان حمله میشود و مقصرشناخته میشود جوان غریزه دارد و عاطفه پس چه باید کرد"ما به جوانان حمله نکردیم وانها را مقصر نشناختیم.روی سخن من با جوانانی بود که زود شیفته میشوند.اکثر مشکلات امروز ما از عمل نکردن به دستورات اسلام ناشی میشود.خداوند که برای بشر غریزه را آفرید راه حل انرا هم نشان داد.ما اسلام را فقط به نفع خود تفسیر میکنیم.غریزه جنسی جزئ لاینفک غرائز بشری است .راه حل ارضائ ان هم چند نوع است.یکی ازدواج دائم.دوم موقت.آنقدر اهل بیت در راه حل این مسائل و مشکلات تلاش کردند که امروز برخی از متحجرین خشک و غربزدگان دگر اندیش هر کدام به نوعی به انها حمله میکنند.مگر ما از خداوند و اهل بیت بیشتر میفهمیم.چرا یک حلال خدا را انقدر سخت کنیمکه همه راه های حرام را انتخاب کنند.حتی اسلام دوستی 2 جنس مخالف را در چار چوب شرع آزاد میشمرد به شروطی اما امروز ما با تعصبهای بیجا انرا سخت کرده ایم.برخی از پدر و مادر ها حاضرند جوانشان به گناه بیفتد اما یک رضایت کوچک جهت خواندن صیغه محرمیت برای چند ماه ندهند.کجای اسلام اینست.چرا هر وقت کم می اوریم به اسلام حمله میکنیم.راه حلهای اسلام مترقی تر ازهمه مکاتب است ولی ما خودمان غافلیم.دختر و پسر امروزی تا کی شهوت.عشق .و عاطفه اش را سرکوب کند.اگر منحرف شد همه به او حمله میکنیم.بیائیم بدون تنگ نظری راههای شرعی را باز نموده و مشکلات را حل کنیم." اسلام به ذات خود ندارد عیبی....هر عیب که هست از مسلمانی ماست جوانان امروز ایرانی روزی صد بار عاشق می شوند وروزی صدباربی وفائی میکنند.دخترک که از مدرسه بیرون می اید با یک سلام چنان دست و پایشرا گم میکند که آگر چاله ای جلوی پایش باشدمطمئنا در آن چاله خواهد افتاد.وپسرک تا دختری نگاهش میکند دستی به موهایش میکشد و فکر میکند آنقدر خوش قیافه است که آلن دلون را آگرپیش او بیاورند از جوجه اردک زشت هم بیشتر خجالت میکشد.القصه نگاه عاشقی نمی آورد ودر پس هر سلامی یا شاخه گلی نقشه ای نهفته است.عشق از زیباترین مفاهیم هستی است.اما امروزه آلوده به مسائل شهوانی شده به قول شاعر به گیتی هر کجا درد دلی بود عوض کردند و عشقش نام کردند پسری که آنقدر به خود جرات می دهد که راحت بیاید و به دختری اظهار عشق کند یقینا حرفه ایست و دختری هم که راحت خود را عرضه میکند تجربه زیادی دارد.اسلام عشق را مقدس میشمارد اما شهوت را عاشقی نمی داند.عامل همه مسائل نگاههای آلوده است به فرموده پیامبر گرامی اسلام:نگاه آلوده تیریست از تیرهای شیطان.قدر خود را بدانیم. و به دلالان محبت اعتماد نکنیم.مواظب باشیم با یک نگاه حرام از مسیر بیرون نرویم.وبه چشمهایمان بیاموزیم.هر چیز و هر کس ارزش دیدن ندارد. یک شب به خوابی خوش فرو رفتم.تا انتهای صبح. دیدم که بین ابرها پرواز میکردم.آواز میخواندم. جمعی ملک با من در این رویا.سوی خدا پرواز میکردند. من در شعف بودم.با بالهایی سبز .در ذهن خود درب بهشتی را ترسیم میکردم که از طلا و نقره و یاقوت مملو بود. دیوارهای یشمی شفاف چون باران. اما نمی دانم چرا یکباره با سر در سقوطی سخت من بر زمین خوردم.دور سرم چند شاپرک پرواز میکردند. .یکباره ترسیدم.دشتی پرازترس وپر از تنهایی مطلق.نه ابی ونه چشمه ای نمناک..تنها عطش بود وهجوم ترس. از دور دیدم مردمانی را که خسته و نالان دنبال ابی یا سرابی یا که حتی قطره ای نم.در جستجو بودند از پیر مردی زار پرسیدممن در میان کهکشان بودم اما نمی دانم چرا در این بیابان خسته در ماندم. با یک نگاهی تند:گفت آسمان محصول دوران جوانی بود انگه که با دستی پر از امید. با یک وضوی ساده و زیبا بر استان حق سر مینهادی وخدا را خوب میخواندی. انگه که شهوت را به زیر پا لگد کردی.اما چه ارزان دست از خالق کشیدی تو.ای بیخبر از عشق.دیگر بار عاشق شو. یکباره دیدم نیمه شب در بسترم هستم.اما پشیمان از خودم از غصه هایم از تمام کارهای سالهای پیش. با یک وضوی ساده در ان نیمه شب با دستهای خالی از نیرنگ.با او به اوج اسمان رفتم و... قربون تو رهبر فرزانه که هر وقت نگاهت میکنم دلم شاد میشه